حدیث موضوعی
دعای عظم البلا

بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ (( به مجله ديني المصباح خوش آمديد )) با ارائه نظرات خود ما را در هرچه بهتر شدن وب سايت ياري دهيد ممنون
موضوعات مجله
خبرنامه
    برای اطلاع از آپیدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شوید تا جدیدترین مطالب به ایمیل شما ارسال شود
مطالب تصادفی
پیوندهای روزانه
به مجله ديني المصباح خوش آمديد


دنیای تصاویرمتحرک -ziba-gifs.mihanblog.com


 

افتخارات وبلاگ

رتبه ششم جشنواره وبلاگ نويسي تبريز درسال1394 

برگزيده جشنواره قراني بينات 

         وبلاگ برتر سال 1392 خراسان جنوبي 

  رتبه چهارم جشنواره وبلاگ نويسي  اذربايجان سال 1391

  و برگزيده جشنواره وبلاگ نويسي ديني خراسان در سال 1391

  ومعلم نمونه سال 1401

 طرح بنر شعار سال 1403 - دانلود بنر لایه باز شعار سال 1403 - کافه پی اس دی

بيانات مقام معظم رهبري در مورد قران:

 

قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته بشود، به قرآن عمل کند، معرفت قرآنی را به طور کامل به دست بیاورد. ما امروز در دنیای اسلام این را کم داریم. اسم اسلام همه‌جا هست، تفاخر به اسلام همه جا هست،ُ ادعای مسلمانی همه جا هست، آنچه ما به آن نیاز داریم، ان آمیخته شدن به معارف قرآن و به عمل قرآن است، که این مسلمانی واقعی است. ما می‌خواهیم که ملت ما قرآن را بتوانند درک کنند و از آن استفاده کنند. هدف از همه‌ی این تشریفات و این مسابقه‌ها و این وقت گذرانی‌ها و این تشویق‌ها و این زحمت‌هایی که آقایان می‌کشند، هدف این است که ملت ما با قرآن آشنا بشوند. ما دوریم از قرآن، ما دوریم از قرآن. اگر یک ملتی با معرفت قرآنی آشنا بشود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد. حرکت برای او آسان خواهد شد. شما ملاحظه کنید، همین مقداری که ملت ما درهای قرآن را به روی خود باز کرد، که این به برکت انقلاب شد، ببینید چه تحولی در ملت ما به وجود آمد. ببینید چه عظمت و چه عزتی ملت ما پیدا کرد، به همین مقدار اندک حرکتی که به سمت قرآن کردیم. قرآن این جور است اگر حرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام بگیرد. آن وقت این ملت همان چیزی خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است. تاریخ را مسلمان‌ها عوض کردند به برکت قرآن.


Image result for ‫رهبر قران‬‎





آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
امیرالمومنین(ع) مسلمانان را از حضور در کدام مجالس برحذر داشته اند 1 331 aaaaa
آفات زبان 1 206 aaaaa
چرا خدا شیطان را آفرید؟ 1 281 mobin
پیام شب قدر - التماس دعا 0 215 aaaaa
پیامک شبهای قدر 0 214 aaaaa
دانلود مجموعه کامل آهنگ های حامد زمانی 0 254 aaaaa
ايستگاه سرگرمي درس پيام اسماني پايه هشتم تهيه شده توسط دانش اموز قاسمي 4 496 sayed
خوش امديد 1 330 sayed
تأثیر قرآن در زندگی یک جوان 2 261 aaaaa
معرفي نرم افزار قراني 2 390 ali1355
20حدیث از امام حسین (ع) 0 213 aaaaa
10 حدیث زیبا در مورد برکت در زندگی 0 238 aaaaa
جملات كوتاه از شريعتي در مورد امام حسين ع 0 216 aaaaa
عربی هفتم نوبت دوم 0 357 aaaaa
تغییرات عربی هفتم درسال 93 0 238 aaaaa
نمونه سؤالات مواد درسی قرآن ، پیام های آسمان و عربی کلاس هفتم 0 341 aaaaa
سوال عربي هفتم 0 290 aaaaa
نمونه سوال 0 324 aaaaa
مركز نمونه سوال تخصصي پيام و قران 0 295 aaaaa
سوالات قران هفتم خرداد93 نوبت دوم 0 346 aaaaa
چرا گاهی در توکل به خدا جواب نمی‌گیریم؟ 1 487 messi
مراسم عزاداری شب اول تا هفتم محرم الحرام سال ۱۳۹۲ با مداحی حاج محمدرضا طاهری 0 372 aaaaa
مراسم عزاداری شب اول تا پنجم محرم الحرام سال ۱۳۹۲ با مداحی حاج حسن خلج 0 378 aaaaa
مراسم عزاداری شب اول تا هفتم محرم الحرام سال ۱۳۹۲ با مداحی حاج محمود کریمی 0 316 aaaaa
مرات امتحاني درس قران اتاق 104 و قران اتاق 13 و 14 و عربي هفتم اتاق 6اعلام شد براي دي 0 535 aaaaa
پیامک تبریک عید غدیر 0 254 aaaaa
اس ام اس تبریک ولادت امام هادی -ع 0 224 aaaaa
ولادت امام هادی(علیه السلام) 0 256 aaaaa
ثبت نام درآزمون آنلاین(قرآن،پیام های آسمان وعربی) 0 266 aaaaa
آداب ویژه غدیر3 0 195 aaaaa
بازدید : 410 | تاریخ : دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 زمان : 5:30 |

پرستش

مقدمه


در عرصه زندگی آدمیان، آیین های فراوان ظهور كرده و خود را نجات بخش و راهنمای خوشبختی خوانده اند؛ امّا دیری نپاییدند.
به راستی، معیار ماندگاری برخی از آیین ها و ناپایداری برخی دیگر چیست؟ راز دیر زیستی ادیان در محتوا و مقررات معتدل و هم سو با فطرت انسان نهفته است. آیینی شایسته ماندن است كه برنامه هایش از افراط و تفریط پیراسته باشد تا همه آدمیان، به رغم طبیعت های گوناگون، در پرتو تعالیم آن به سعادت دنیا و آخرت دست یابند. دینی كه به تباهی دنیا و منابع اقتصادی و نیروی انسانی بینجامد، مطلوب و ارجمند نیست. گوشه نشینی و پرهیز از همسر و خوردنی های پاك و حلال كه در میان راهبان مسیحی رواج داشت، عقیم ساختن خود و فاصله گرفتن از هرگونه حركت سازنده كه در میان برخی از پیروان مانی (طبقه صدیقان) معمول بود؛ سوزاندن اجساد و غرق كردن آن ها در آب و هلاك كردن خود با گرسنگی و ریاضت های جانفرسای دیگر كه در میان مرتاضان هندی رونق دارد، به تباهی و نابودی نسل و منابع اقتصادی و نیروی انسانی می انجامد.
خدای مهربان هرگز نمی خواهد بندگانش را با مقررات و مراسم عبادی طاقت فرسا و تباه كننده، در رنج و نابودی افكند. اگر چنین می خواست، آنان را به سمت امور زندگی بخشی چون ساختن خانه و فراهم آوردن تن پوش و بهره گیری از داروهای گوناگون گیاهی رهنمون نمی گشت." 1 ".
عبادت و پرستش خدای یگانه و پرهیز از پرستش هر موجود دیگر، از اصول آموزه های همه پیامبران راستین، به شمار می آید. در آیین حیاتبخش اسلام نیز عبادت و پرستش خدای یكتا و بی همتا، سرلوحه همه آموزه ها است. در اسلام، عبادت و پرستش با حیات فردی و اجتماعی انسان در آمیخته و در متن آن قرار گرفته است. عبادات اسلامی دو گونه اجرا می شوند:
1. مشترك و دسته جمعی
2. فردی
حتی عبادت های فردی نیز پاره ای از وظایف اجتماعی و مسائل زندگی را دربردارند؛ برای مثال، نماز كه از بزرگ ترین عبادات اسلامی به شمار می آید، به گونه ای است كه انسان را به رعایت پاره ای از وظایف اخلاقی و اجتماعی مانند نظافت، احترام به حقوق دیگران، وقت شناسی، جهت شناسی و اعلام صلح بابندگان شایسته خدا مقیّد می سازد." 2 ".
این دفتر، عبادت و پرستش را از چشم انداز امیرمؤمنان و اسوه پرستش گران علی (ع) ترسیم می كند و درباره چیستی و چرایی آن، سخن می گوید.
پرستش و پرستش گران، در آثار امیرمؤمنان (ع) به گونه های مختلف ترسیم شده اند. گاه سیمای شب زنده داری ها و نماز شب گزاری ها، خوف و ناله ها، شوق و لذت ها، سوز و گدازها و تلاوت حزین قرآن، برجسته می نماید؛ گاه چهره برخوردار از بارقه های غیبی و عنایت ها و الطاف ربانی شان؛ زمانی صورت پیراسته از آثار گناه و فرو رفته در نورانیت حاصل از سلامت اخلاقی و روانی آن ها، و گاه وجود سرشار از لذت ها و بهجت های خالص و بی نظیرشان." 3 ".
امّا شب ها، همچنان بر پای ایستاده اند تا جزء جزء كتاب خدا را بخوانند. می خوانند و آرام و با تأنی و تدبّر می خوانند. به هنگام خواندنش، خود را اندوهگین می سازند و داروی درد خویش از آن می جویند. چون به آیتی رسند كه در آن بشارتی باشد، بدان میل كنند و در آن طمع بندند و چنان كه گویی در برابر چشمانشان جای دارد، جان هاشان به شوق دیدار سرمی كشد، و چون به آیتی رسند كه در آن وعید عذاب باشد، گوش دل بدان می سپارند و پندارند كه اكنون بانگ جوش و خروش جهنم در گوششان پیچیده است. در برابر پروردگارشان میان خم كرده اند و پیشانی و كف دست و زانو و نوك پای بر زمین نهاده اند و از خداوند تعالی می طلبند كه آزادیشان بخشد." 4 ".

مفهوم عبادت و پرستش

در لغت


عبودیت، به معنای خضوع و خاكساری است. عبودیت و خاكساری، باید فقط در برابر خدای متعال صورت پذیرد و حتی شایسته نیست عنوان عبد بر بردگان و كنیزكان اطلاق گردد. عبادت در لغت، به معنای طاعت همراه با خضوع است.
گاه، عبادت به معنای پیروی از روش و دین و آیین است نه پرستش. قرآن كریم می فرماید: (فقالو أنؤمِن لبشرین مثلنا و قومهما لنا عابدون)" 5 " پس گفتند: «آیابه دو بشر كه مثل خود ما هستند و طایفه آن ها بندگان ما می باشند ایمان بیاوریم؟» كسی كه از خط مشی پادشاهی پیروی كند، او را پرستیده و عبادت كرده است؛" 6 " چنان كه وقتی انسان به سخنرانی كسی گوش می دهد، او را به گونه ای عبادت كرده است. اگر سخنران از خدا و ارزش های الاهی و مبانی دینی سخن می گویدو با سخنانش آدمی را به سوی خدا فرا می خواند، شنونده در حقیقت خدا راپرستیده است؛ و اگر سخنان شیطانی و شرارت آمیز و شهوت انگیز و دور كننده آدمی از خدا بر زبان می راند، گوش دادن به سخنان او، عبادت شیطان به شمار می آید.
در روایتی از پیامبر اكرم (ص) نیز عبادت به همین معنا آمده است. آن بزرگوارفرمود:
كسی كه به سخنوری گوش فرا دهد، به راستی او را پرستیده است. اگر سخنور از خدا بگوید، به راستی خدا را پرستیده است و اگر از ابلیس سخن بگوید (یعنی سخنان شیطانی و شرانگیز بر زبان آورد)، به راستی ابلیس را پرستیده است." 7 ".
واژه عبد، دو ریشه صحیح و تقریباً متضاد دارد: نرم و رام (لین و ذُل) و شدت و غلظت. معنای ریشه اول عبد مملوك و بنده است. وقتی بخواهند از این ریشه در خصوص بندگان خدا فعل بسازند، گفته می شود: عَبَدَ یَعبُدُ عباده؛ ولی هنگامی كه بخواهند برای بردگان فعل بسازند گفته می شود: عَبُدَ یعنی بنده شد وبه بندگی اعتراف كرد.
متعبّد یعنی كسی كه خویشتن را وقف عبادت كرده است. مشركان را، بندگان و پرستش گران طاغوت و بتان می خوانند و مؤمنان را بندگان و پرستش گران خدای متعال.
شتر نرم و راهوار، البعیر المعبد خوانده می شود. معبّد یعنی رام. راه هموار رانیز بدین سبب «طریق معبّد» می نامند. طریق معبد یعنی راهی كه، بر اثر گام های روندگان، نرم و هموار گردیده است.
ریشه دیگر این واژه، «عَبَد» به معنای قوّت و صلابت است. وقتی پارچه ای ضخیم و محكم باشد، گفته می شود: «هذا ثوب له عبده»؛ این پارچه ای است دارای ضخامت و استحكام." 8 ".

در اصطلاح


برخی گفته اند: عبادت عبارت است از نهایت تعظیم؛ و آن جز در مورد خدای سبحان شایسته نیست؛ زیرا نهایت تعظیم جز برای آن كه از نهایت انعام وبخشش برخوردار است، شایسته نیست و جز خدای تعالی كسی از این ویژگی بهره نمی برد." 9 " این تعریف كامل نیست زیرا از طرفی نماز مردم عادی را شامل نمی شود و حال آنكه عبادت است بی آنكه نهایت تعظیم را داشته باشد؛ و ازطرفی احترام به قبور معصومان: را كه مشتمل بر نهایت تعظیم است، دربرمی گیرد و حال آنكه عبادت نیست.
برخی عبادت را كردار مخالف هوای نفس مكلف به منظور بزرگداشت پروردگار می دانند." 10 " مرحوم خواجه نصیر می فرماید:
عبادت آن بود كه تعظیم و تمجید خالق خویش ـ جل و علا ـ و مقربان حضرت او چون ملائكه و انبیاء و ائمه و اولی: و طاعت و متابعت ایشان و انقیاد اوامر و نواهی صاحب شریعت كند و تقوا را كه مكمل و متمم این معانی بود، شعار و دثار خود سازد." 11 " البته تعظیم و اكرام غیرخدابه معنای عبادت خدای متعالی است نه عبادت آنها.
پرستش، نوعی رابطه خاضعانه، ستایشگرانه، سپاس گزارانه و معنادار آدمی در برابر خدای سبحان است. این واكنش، رهآورد معرفت خدای متعال است. وقتی انسان خداوند را كامل ترین ذات با كامل ترین صفات و پیراسته از هر گونه كاستی شناخت و جهان را مظهر آفرینندگی، نگهداری، فیّاضیت، عطوفت و رحمت او دانست، در برابرش سر تسلیم و خاكساری فرود می آورد.
پرستش، نوعی ارتباط با خدا است؛ ارتباطی همراه با خضوع، ستایشگری و سپاس گزاری. تنها خداوند شایسته اینگونه ارتباط است. پرستش خداوند دوگونه است:
1. پرستش قولی، یعنی ذكرهای حكایتگر پرستش را بر زبان راندن. حمد و سوره، ذكر ركوع و سجود و تشهد نماز و ذكر لبیك در حج بخشی از این ذكرها است.
2. پرستش عملی، یعنی كردارِ نشان دهنده پرستش را انجام دادن. قیام و ركوع و سجود در نماز؛ وقوف عرفات و مشعر و طواف در حج در شماراین نوع كردارها جای دارد.
پرستش هرگونه كه باشد، معنادار است؛ یعنی نشان می دهد فرد در برابر پروردگار سر تسلیم و سپاس فرود آورده است.
حقایقی كه پرستش گران مسلمان ابراز می كنند، عبارت است از:
1. ستایش خداوند با صفات جمال و كمال ویژه وی.
2. تسبیح و بیان پیراستگی حضرت حق از هر گونه كاستی.
3. سپاس خدای مهربان و سرچشمه همه خوبی ها و نعمت ها شمردن وی.
4. بندگی و اطاعت محض در برابر خداوند كه تنها موجود شایسته پرستش است.
5. اعتراف به یگانگی و بی مانندی خداوند و شایستگی انحصاری وی برای پرستش." 12 ".
به هرحال، در تعریف عبادت اختلاف است؛ اما می توان آن را چنین معنا كرد:
عبادت عبارت است از خضوع و خشوع در برابر موجود دیگر با این هدف كه آن موجود اله یا رب یا مستقل باشد.

گستره ی عبادت


از نظر اسلام، گستره عبادت، بسیار وسیع است و هر كار خیر آمیخته با انگیزه پاك خدایی را شامل می شود. بر این اساس، درس خواندن، كسب و كار، فعالیت اجتماعی و... اگر با انگیزه الاهی همراه باشد، عبادت به شمار می آید. البته اسلام آموزه های ویژه عبادت و پرستش نیز دارد؛ مانند: نماز، روزه و حج
عبادت، زمینه دستیابی به تقوا است و تقوا در مجموعه ای از عقاید، اخلاق و اعمال صالح تبلور یافته است. از این رو عبادت و پرستش، معنایی گسترده دارد و همه كردارهای فكری، اخلاقی و عملی كه پرستشگر را به ملكه برین تقوا می رساند، عبادت شمرده می شوند." 13 ".
معرفت، اعتقاد، تفكر، فرایض، وَرَع و صمت" 14 " تكریم اهل بیت: وكسب روزی حلال، از مصادیق عبادت به شمار می روند" 15 " امّا از نظر علی (ع) مصداق بارز عبادت، انجام دادن فرائض است." 16 ".

مراتب و درجات عبادت


گروهی از محققان، عبادت را به دو نوع روحی (قلبی) و بدنی تقسیم كرده و عبادت اسلامی را، از نظر كمّی و كیفی، از عبادات دیگر آیین ها برتر دانسته اند." 17 " گروهی نیز عبادت را، از نظر چیستی و برداشت مردمان، به دوگونه عامیانه و عارفانه تقسیم كرده اند.
برداشت مسلمانان از آموزه های ویژه عبادت؛ مانند: نماز، روزه و حج به طوركلی بر دو گونه است:
1. عامیانه و كاسبانه
2. عارفانه و عاشقانه
در برداشت نخست، عبادت و پرستش، نوعی معامله و مبادله كار با فرداست. همان گونه كه كارگر در مقابل نیروی كارش فرد می گیرد، این گونه عابدان نیز در برابر رنج عبادت و پرستش، چشم داشت پاداش و فرد دارند. تنها تفاوت كارگر و این گونه عبادت گران آن است كه كارفرما از نیروی كار بهره می گیرد؛ ولی خدا كه كارفرمای مُلك و ملكوت است، به اطاعت آدمیان نیاز ندارند. امیرمؤمنان، علی (ع) می فرماید:
خداوند، سبحانه و تعالی، موجودات را بیافرید و چون بیافرید از فرمانبرداریشان بی نیاز بود و از نافرمانیشان در امان؛ زیرا نه نافرمانی نافرمایان او را زیانی رساند و نه فرمان برداری فرمان برداران سودی." 18 ".
هویّت و چیستی عبادت عامیانه، همان اعمال بدنی و حركات ظاهری است كه به وسیله زبان و دیگر اعضاء انجام می گیرد. در برداشت عارفانه، عبادت، نردبان قرب به خدای سبحان، معراج انسان، مایه لقای روان و پرواز به سوی كانون نامرئی هستی است. در پرتو پرستش، استعدادهای روحی آدمی پرورش می یابند، نیروهای ملكوتی انسان ورزش می كنند و روح بر بدن چیرگی می یابد. در این برداشت، عبادت عالی ترین واكنش انسان در برابر پدید آورنده جهان، اظهار عشق و اشتیاق به كانون كمال و گام نهادن در جاده نیكبختی است. عبادت پیكری دارد و روحی. آنچه با زبان و دیگر اعضا انجام می شود، جنبه جسمانی عبادت است. مفهومی كه پرستشگر از عبادت دارد، انگیزه ای كه او را سمت عبادت می كشاند، بهره ای كه از عبادت می برد و نیز آن راهیابی اش به بساط قرب حق تعالی، عناصر تشكیل دهنده روح عبادت به شمار می آیند." 19 ".
علی (ع) عبادت را، به لحاظ انگیزه ها و اهداف عابدان، سه گونه می داند:
1. عبادت تاجران (پرستش كاسب كارانه برای جلب منفعت)
2. عبادت بردگان (پرستش از روی ترس برای دفع ضرر و زیان)
3. عبادت آزادگان (پرستش آزاد از قید سود و زیان و فقط برای شكر خدای سبحان)
گروهی، خدا را به شوق بهشت می پرستند، این عبادت بازرگانان است؛ گروهی خدا را از ترس عذابش می پرستند، این عبادت بردگان است؛ و گروهی خدا را برای سپاس گزاری می پرستند، این عبادت آزادگان است." 20 " دو نوع اول، ازشائبه شرك خفی و خود پرستی تهی نیست. دستیابی به درجه سوم، دشوار نیست. دو قسم اول، هویتی عامیانه دارد و قسم سوم، هویتی عارفانه و عاشقانه. عبادت عامیانه از نظر فقهی صحیح است؛ امّا باید بكوشیم عبادت ما عارفانه شود.
واكنش آزادگان كه از قید بهشت و جهنم رهیده اند، در برابر خدای سبحان سپاس گزارانه و عارفانه است. نه از بیم آتش خدا را می پرستند و نه به طمع بهشت. از نظر آنان، حتی اگر گناه كیفر نداشته باشد، شكر نعمت خدای متعال، انسان را ازمعصیت باز می دارد. امام علی (ع) می فرماید:
اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شكرانه نعمت هایش نافرمانی نشود." 21 ".
عبادت از منظر امیرمؤمنان (ع) هویّتی عارفانه دارد. سخنان آن حضرت، سرچشمه برداشت عارفانه از عبادت است." 22 ".
سخنان رسول گرامی اسلام (ص) نیز تأیید كننده همین برداشت است. آن بزرگوار می فرماید: ارجمندترین مردمان كسی است كه عاشق عبادت باشد، آن را در آغوش كشد، با دلش دوستش بدارد و بدنش با آن پیوند تنگاتنگ داشته باشد و خود را برای عبادت فارغ البال سازد. چنین كسی پروا ندارد در دنیا با دشواری روبه رو گردد یا آسانی." 23 ".
به طور كلی، عبادت براساس محبت خدای متعال بهترین عبادت است" 24 " زیرا كسی كه به انگیزه رهایی از دوزخ یا رهیابی به بهشت عبادت می كند، مطلوب اصلی اش خدا نیست، و خدا را وسیله رسیدن به هدف قرار داده است." 25 ".
عشق به عبادت از آن سالكانی است كه هنوز به مقصد نرسیده اند و در میان راه قرار دارند. وقتی كسی به عبادت دل می بندد و از آن لذت می برد، معلوم می شود هنوز به مقصد نرسیده است. برترین مردم، آنانند كه به معبود عشق می ورزند. راهیان كوی دوست دو گونه اند: برخی خود می روند و برخی را باتشریفات خاص می برند. تعبیر قرآن درباره حضرت ابراهیم (ع) چنین است:
وَ قَال انِّی ذَاهِب الَی رَبِّی سَیَهْدِین" 26 " من به سوی پروردگارم می روم.
وقتی از ملاقات حضرت موسی (ع) سخن به میان می آید، این تعبیر به كاررفته است:
وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَی لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَه رَبُّه قَال رَب أَرِنِی أَنْظُرْ الَیْك قَال لَن تَرَانِی وَلكِن انْظُرْ الَی الْجَبَل فَان اسْتَقَرَّ مَكَانَه فَسَوْف تَرَانِی فَلَمّا تَجَلّی رَبُّه لِلْجَبَل جَعَلَه دَكّاً وَ خَرَّ مُوسی صَعِقاً فَلَمّا أَفَاق قَال سُبْحَانَك تُبْت الَیْك وَ أَنَا أَوَّل الْمُؤْمِنِین" 27 " و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: «پروردگارا، خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم. فرمود: «هرگز مرا نخواهی دید، لیكن به كوه بنگر؛ پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید.» پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود، آن راریز ریز ساخت، و موسی بی هوش بر زمین افتاد، و چون به خود آمد گفت: «تو منزّهی! به درگاهت توبه كردم و من نخستین مؤمنانم.»
چنان كه پیدا است، سخن از آمدن است: موسی به ملاقات ما آمد. درباره رسول گرامی اسلام حضرت محمّدبن عبدالله(ص) سخن از بردن است نه رفتن:
سُبْحَان الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِه لَیْلاً مِن الْمَسْجِدِ الْحَرَام الَی الْمَسْجِدِ الْاَقْصَی الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَه لِنُرِیَه مِن آیَاتِنَا انَّه هُوَ السَّمِیع الْبَصِیرُ" 28 " منزّه است آن (خدایی) كه بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی ـ كه پیرامون آن را بركت داده ایم ـ سیر داد تا از نشانه های خود به او بنمایانیم، كه او همان شنوای بینا است." 29 ".
عبادت، درجات فراوان دارد كه برخی از آن ها هدف متوسط و بعضی هدف نهایی به شمار می آیند. از سوی دیگر، كردار انسان محدود و شهودش نامحدود است. بنابراین، عبادت های عملی محدودند و عبادت های شهودی نامحدود." 30 ".
در نگاه حضرت علی (ع)، عشق و اخلاص عناصر اصلی پرستش به شمارمی آیند. عبادت بدون عشق كامل نیست و بدون اخلاص پذیرفته نمی شود. نشانه اخلاص در عبادت هماهنگی درون و بیرون و كردار و گفتار انسان است. امیرمؤمنان (ع) می فرماید:
و آن كسی كه نهان و آشكار و كردار و گفتار او دوگونه نَبُوَد، امانت را گزارده و عبادت را خالص به جای آورده." 31 ".

زمینه ها و عوامل عبادت و پرستش


چگونه می توان در مسیر عبادت و پرستش گام نهاد و جامه زیبای بندگی پوشید؟ برای پاسخ به این پرسش، آشنایی با خانواده و خاستگاه عبادت ضرورت دارد. عبادت، فرزند «محبت» و نواده «معرفت» است. محبّت واسطه میان عبادت و معرفت شمرده می شود.
البته همه یكسان خدا را نمی شناسند. گونه گونی شناخت مردم، به گونه گونی انگیزه های پرستش گران می انجامد. برخی خدا را به نام های جلالش چون قهار ومنتقم می شناسند و از دریچه خشم و قهرش به وی می نگرند. انگیزه اینان رهایی از دوزخ و خشم و عذاب خدا است، نه محبت او. شاید اگر خدا از عذاب خود بیم نداده بود، او را نمی پرستیدند. امیرمؤمنان درباره ی این گروه از عبارت" 32 " «گروهی خدا را از ترس عبادت كردند» بهره می برد.
دسته ای خدا را به نام های جمال و از دریچه نعمت هایش می شناسند. اینان خدا را در كسوت خواسته ها و آزمندانه می پرستند:
قوم عبدواالله رغبه" 33 " قومی به طمع بهشت خداوند را عبادت می كنند.
آنان كه خدا را با تمام نام های جمال و جلالش می شناسند، به محبتی دست می یابند كه پایه پرستش عاشقانه است. البته هر معرفتی به محبت خدا نمی انجامد و عبادت عاشقانه و پیراسته از ترس و آز رهآورد هر محبتی نیست؛ برای مثال، ممكن است كسی از راه های فلسفی و كلامی خدا را بشناسد و معرفتش به محبت و عبادت نینجامد یا عبادتی آزمندانه و خائفانه داشته باشد.
در نگاه امام علی (ع) عبودیت مایه عزت است و ربوبیت خدا مایه افتخار." 34 ".
عبادت عاشقانه «مقام مكنون» است و دست نیایش هر ناپاكی به آن نمی رسد. امام صادق(ع) می فرماید:
ما خدا را جز محبانه نمی پرستیم و این مقامی است مكنون كه جز «مطهرون» (معصومان:) به آن دست نمی یابند." 35 ".
بر این بنیاد، علی (ع) از زاویه عشق به عبادت می نگرد. برای رسیدن بدین دیدگاه باید كوشید معرفتی از نوع معرفت آن امام راستین فراهم آورد. علی (ع)از چگونه معرفتی برخوردار بود كه دوست خداوند شد و او را عاشقانه عبادت كرد؟ راز این بینش و كردار امام (ع) در توحید افعالی اش نهفته است. علی (ع)سراسر گیتی را جلوه جمال پروردگار می دید و می گفت:
خدایا! سپاس تو راست بر آنچه می گیری و عطا فرمایی و بهبودی می بخشی، و مبتلا فرمایی." 36 ".
او را سپاس می گوییم بر آنچه گرفت و عطا فرمود و بر آنچه احسان كرد و آزمود." 37 ".
معرفتی كه از آن محبت می تراود، با علم حضوری و شهودی به دست می آید نه با دانش حصولی و مفاهیم ذهنی. ازین رو، امام (ع) در جهت دوستی مردم با خدا می كوشید و تنها به ترساندن آنان بسنده نمی كرد. وقتی ابراهیم (ع) می خواهد به خدا دل ببندد، از برهان و استدلال سخن می گوید و به «لا احب الا´فلین»" 38 " اشاره می كند. خدا آن است كه محبوب باشد و هر چه در رهگذر زوال و افول جای دارد، محبوب نیست. خدا آن است كه انسان به وی دل بندد نه آن كه او را بفهمد و به او علم حصولی و ذهنی پیدا كند. باید به معرفت شهودی حضرت حق دست یافت." 39 ".
البته این سخن به معنای نفی ارزش آگاهی های ذهنی نیست؛ زیرا پیامبران آمده اند تا استعدادهای عقلی را نیز شكوفا كنند و با آوردن دلیل و برهان؛ سطح اندیشه مردم را ارتقا بخشند.
علی (ع) فرماید:
پس رسولانش را در میانشان گمارد، و پیامبرانش را پیاپی فرستاد تا از آنان بخواهند (حق) میراث فطرت را بگزارند؛ و نعمتی را كه فراموششان شده به یادشان آرند و با رساندن حكم خدا جای عذر برایشان نگذارند و گنجینه های خرد را برایشان بگشایند." 40 ".
یكی از راه های معرفت خدای سبحان، معرفت و شناخت انسان است. معرفت حضوری انسان، راهی برای شناخت حضوری حضرت حق است و معرفت حصولی آن، راه شناخت حصولی خدای متعال. تأمل در اسراری كه خداوند در وجود انسان به ودیعت نهاده است، به معرفت حصولی پروردگار می انجامد." 41 ".

چرایی پرستش


خدای سبحان، حكیم و از كار بیهوده پیراسته است. بنابراین، در پس هر كاروی هدفی وجود دارد؛ و از آن جا كه از غنای ذاتی بهره می برد، هیچ چیز نمی تواند هدف وی واقع شود؛ چون در این صورت بدان هدف نیاز دارد و بادستیابی به آن كامل می شود؛ در حالی كه او عین كمال و نامحدود است و هیچ كمالی از ذاتش بیرون نیست.
پس پدید آورنده هستی، خود، هدف و مقصود است.
البته جهان، هدف دارد و انسان كه عضو بالغ جهان شمرده می شود، نیز هدفمند است. هدف انسان در نظام تشریع، تكامل عبادی او است. امّا سرّ هرعبادت حقیقت انسان كامل است. هر كس به میزان دستیابی اش به كمال انسانی، به راز پرستش دست می یابد. پیشوایان معصوم: به سرّ نهایی پرستش دست یافته اند. از این رو، خود صراط مستقیم و میزان اعمالند." 42 ".
هدف آفرینش آدمی عبادت است یا تقوا؟
از جهتی می توان تقوا را هدف آفرینش دانست؛ زیرا روح پرستش، پارسایی است. عبادت نیز به لحاظ درونمایه اش كه تقوا است، هدف خلقت معرفی شده است. كمال انسان در عبادت پرهیزگارانه خداوند است؛ به عبارت دیگر، خدا كمال محض است و به عبادت انسان ها نیاز ندارد. این انسان هایند كه برای دست یابی به تقوا (كمال) ناگزیر باید در مسیر عبادت گام نهند.
از جهت دیگر می توان تقوا را هدف عبادت خواند نه هدف خلقت؛ به عبارت روشن تر، هدف پدیده ها پرستش است و هدف پرستش، پارسایی. بنابراین، تقوا با واسطه هدف خلقت به شمار می آید.
البته ممكن است تقوا را هدف عبادت و آفرینش به شمار آورد. در این صورت، درطول یكدیگر قرار می گیرند؛ یعنی پرستش، هدف آفرینش است و پارسایی، هدف پرستش." 43 ".

اسرار عبادات


عبادات آكنده از رازند. رازهای عبادات با احكام و آداب آن ها تفاوت دارد. احكام عبادات همان واجبات و مستحبات آن ها است كه در كتب فقهی و رساله های مراجع تقلید و كتاب های اخلاقی آمده است.
اسرار عبادات، در كتب عرفانی بیان شده است. اسرار عبادات كه درونمایه وروح و باطن عبادت ها به شمار می آید، از دو زاویه اخروی و دنیوی قابل طرح می نماید؛ برای مثال اموری چون پاسخ به احساس تنهایی انسان و معنا بخشی به حیات وی كه در كلام جدید «كاركردهای دین» خوانده می شوند، در شمار اسرار دنیوی عبادات جای دارند.
راز عبادت به ملكوت و جنبه درونی اش باز می گردد. حكمت عبادت غایت و هدفی است كه عروج آدمیان و رهایی از صفات نكوهیده ای چون حرص وآز، رهاورد آن است. ادب عبادت به ویژگی عبادت گر، مانند حضور قلب و خشوع جسم باز می گردد.
دستیابی به راز عبادات، تنها از رهگذر حفظ آداب، ممكن است؛ زیرا دستیابی به باطن عبادت به پاكی درون و صفای باطن و قلب سلیم نیاز دارد و این امور رهاورد آداب عبادات است.
سرّ پرستش مشاهده معبود است. البته معبود با دیده دل دیده می شود نه چشم سر.
آدمی، برای آن كه دریابد به سرّ عبادت راه یافته است یا هنوز در مرحله احكام و آداب قرار دارد، باید به قلب خود بنگرد و ببیند آیا در آن جز خدا كسی هست یا نه؟
مراحل نهایی مشاهده معبود، همان است كه علی بن ابی طالب (ع) به آن دست یافت؛ چنان كه فرمود:
«ما كنت اعبد رباً لم اره...؛ هرگز خدایی را كه ندیده ام، پرستش نكرده ام.»" 44 ".
وقتی انسان به تلاوت كتاب خدا می پردازد، اگر متكلم یعنی خدای سبحان رادر این كلام مشاهده كند، به سرّ تلاوت دست یافته است. امیرمؤمنان علی (ع)درباره نیكبختانی كه به راز تلاوت قرآن نائل آمده اند، می فرماید:
فتجلی الله لهم سبحانه فی كتابه من غیر أن یكونوا رأوه" 45 " خدای سبحان برای آنان در كتاب خود تجلّی كرد بی آن كه او را ببینند.
نزدیك شدن به خدای سبحان، كمال انسان است و عبادات بهترین وسیله تقرّب به حق شمرده می شوند. علی (ع) می فرماید:
همانا بهترین چیز كه جویندگان قرب به خدای سبحان به آن توسل می جویند، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، كه موجب بلندی كلمه مسلمانی است (و نقطه بلند اسلام است) و كلمه اخلاص و توحید كه فطرت آدمی بر آن سرشته شده است، و بر پاداشتن نماز كه (مایه قوام و ستون) دین و شریعت است، و دادن زكات (حق مستمندان) كه فریضه و واجب دینی است، و روزه ماه مبارك رمضان كه سپر عذاب است، و گزاردن حج و عمره كه فقر را می زدایند و (آلودگی) گناه را می شویند و آدمی را پاك می سازند، و صله رحم و پیوند با خویشان كه مال را افزون سازد، و اجل را واپس اندازد و صدقه دادن نهانی كه گناه راپاك كند و برجا نگذارد و صدقه دادن آشكارا كه مرگ بد را باز دارد و كارهای نیك كه آدمی را از فرو افتادن در عرصه ذلت و خواری نگه دارد." 46 ".
در نگاه امام (ع) پروا پیشگان طالب قرب خداوند، باید به نماز روی آورد.
الصلاه قربان كل تقی" 47 " نماز، تقرّب هر پرهیزگار است.
امیرمؤمنان (ع) در بیانی دیگر چرایی پرستش و عبادت به مفهوم عام آن راچنین تبیین می فرماید:
خدا ایمان را واجب كرد برای پاكی از شرك ورزیدن، و نماز را برای پرهیز از خود بزرگ دیدن، و زكات را تا موجب رسیدن روزی شود، و روزه را تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد و حج را برای نزدیك شدن دینداران، و جهاد را برای ارجمندی اسلام و مسلمانان، و امر به معروف را برای اصلاح كار همگان، و نهی از منكر را برای بازداشتن بی خردان، و پیوند با خویشاوندان را به خاطر رشد و فراوان شدن شمار آنان، و قصاص را تا خون ریخته نشود، و برپا داشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نماید، و ترك میخوارگی را تا خرد بر جای ماند و دوری از دزدی را تا پاكدامنی از دست نشود، و زنا را وانهادن تا نسبت نیالاید، و غلامبارگی (همجنس بازی) را ترك كردن تا نژاد، فراوان گردد، و گواهی دادن را ـ بر حقوِ ـ واجب فرمود تا حقوق انكار شده استیفا شود، و دروغ نگفتن را، تا راستگویی حرمت یابد، و سلام كردن را تا از ترس ایمنی آرد، و امانت را تا نظام امت پایدار باشد، و فرمان برداری را تا امام ـدر دیده ها ـ بزرگ نماید." 48 ".

با تشکر از سایت راسخون

برچسب ها : پرستش ,
نویسنده : علی ابادی | نظرات (0)

صفحه اصلی پرستش
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش

المصباح

المصباح

المصباح

  

  

http://upcity.ir/images2/98314650673942422940.gif


دلنوشته های دوستان
      رشیدی :هر کی دستت رو گرفت لزوما دوستت نیست ! شاید تو حرکت بعدی ، پاشو گذاشت رو شونت و رفت بالا» …
      بهروز سعادتی از بابل:روزگاریست که شیطان فریاد میزند«ادم پیدا کنید سجده خواهم کرد» …
      نادری از چابهار :آتش از اندوه هجران بهتر است بی قرارم کردی و گفتی صبوری بهتر است من نمی دانم کجا خواندم که یادم داده است ؟یار وقتی در کنارت نیست کوری بهتر است …
      محمدی شهر کرد :عالیه ممنون…
      یبرجند : دبیر کدام مدرسه هستین ؟
      حسینی نسب بیرجند : ممنون بابت سوالات
      بیرجند/كاربر ميهمان : بابت تمام تلاشهايتان در وب ممنونم.
      علی تهران :از مطالبتون لذت بردم …
      اذربایجان /كاربر ميهمان : وب سایت خوبی دارین
      كاربر ميهمان : واقعا عالیه
      بندرعباس : تلاش شما در مجازی ستودنی است
      كاربر ميهمان/زاهدان : ممنون از شما عالی بود
      مختاری /تهران : قالب وبلاگ عالیه
      نیکویی /اصفهان : حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک
      سجاد آذرمی :نفسم می گیرد، در هوایی که نفس های تو نیست...
      ستاره خانم از مرودشت :از این میسوزم که تو هم مرا نشناختی آری تو ... تو!؟ پس میرم جایی که دیگر دوستی نباشد تا قلبم را بدرد آورد...تقدیم به سونیای عزیزم
      محمدی مشهد : وبلاگ خوبی دارین استفاده كردم
      زینب محرمی از پارس آباد مغان : حق الناس همیشه پول نیست گاهی دل است دلی که باید میدادی و ندادی...
      ابراهیمی : کوروش میگوید : بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همه اش رنج است پس اگرهمچون خود نیافتی مانند خدا تنها باش.
      حسینی : سرنوشت ما چنین بود:''ما به دنیا آمدیم اما دنیا به ما نیامد...
      عالیه از شیراز : ای قطار راهت را بگیر و برو نه کوه توان ریزش دارد و نه ریز علی پیراهن اضافه روزگار دیگریست
      علی بندر عباس : تو مرا یاد کنی باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست اما نفسم میگیرد در هوایی که نفسهای تو نیست .
      علی از میمند : احساس سوختن به تماشا نمیشود...آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم.
      سامان سعیدی از کرج : با هر که نشستم دلش نشکستیم بر جام می و میکده مردانه نشستیم هر چند که این جام پر از جور و جفا بود خوردیم ولی حرمت دوستی نشکستیم
      مهدوی : تو پاک و زلال مثل باران بودی بخشنده چو ابرِ نوبهاران بودی با صلحِ توشد عیان که مانندِ پدر همواره اسیرِ جهلِ یاران بودی

      دلنوشته های خود را برای ما ارسال نمایید
      تا با نام شما در سایت قرار دهیم لطفا
      اخر دلنوشته نام و اسم شهر خودتون رو
      ذکر کنید 00000000
اطلاعات
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 3
  • اعضای آنلاین : 0
  • تعداد اعضا : 527

  • عضو شوید
  • ارسال کلمه عبور




  • آمار مطالب
    کل مطالب : 1236
    کل نظرات : 186

  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : <-Today-> نفر
  • باردید دیروز : 517 نفر
  • بازدید هفته : 262 نفر
  • بازدید ماه : 11,957 نفر
  • بازدید سال : 59,335 نفر
  • بازدید کلی : <-All-> نفر
  • ورودی امروز گوگل : 0 نفر
  • ورودی گوگل دیروز : 30 نفر

درباره سایت
    بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ با کلامی می شود اعجاز کرد با کلامی تلخ و تند می شود ناساز گاری ساز کرد خنده ها را گریه کرد رشته ی پیوندها را پاره کرد با کلامی مهربان چون سر انگشت نسیم می شود هر عقده ای را باز کرد رشته های پاره را پیوند زد دوستی آغاز کرد با کلامی می شود اعجاز کرد... هدف این وبلاگ آموزشی "ارتقای آموزش زبان قرآن ، عربی ؛ وارائه نمونه سؤالات و مطالب کارآمد برای همکاران دلسوز و دانش آموزان فهیم و استفاده از تجارب و راهنمائی اساتید می باشد. امید است با ارائه نظرات ؛ رهنمودهای ارزشمند وتذکرات سازنده ی خود یاریمان نمائید. درضمن اسفاده از مطالب این وب با ذکر منبع برای همه ی خوبان آزاد است . جعفر علی آبادی دبیر آموزش و پرورش شهرستان بیرجند اين وبلاگ در سامانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ثبت رسيده است .
چت باکس
    ارشيو پيغام کوتاه   
     
کدهای اختصاصی
آرشیو
تبلیغات متنی

کپی مطالب این سایت فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.