افتخارات وبلاگ
رتبه ششم جشنواره وبلاگ نويسي تبريز درسال1394
برگزيده جشنواره قراني بينات
وبلاگ برتر سال 1392 خراسان جنوبي
رتبه چهارم جشنواره وبلاگ نويسي اذربايجان سال 1391
و برگزيده جشنواره وبلاگ نويسي ديني خراسان در سال 1391
ومعلم نمونه سال 1401
قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته بشود، به قرآن عمل کند، معرفت قرآنی را به طور کامل به دست بیاورد. ما امروز در دنیای اسلام این را کم داریم. اسم اسلام همهجا هست، تفاخر به اسلام همه جا هست،ُ ادعای مسلمانی همه جا هست، آنچه ما به آن نیاز داریم، ان آمیخته شدن به معارف قرآن و به عمل قرآن است، که این مسلمانی واقعی است. ما میخواهیم که ملت ما قرآن را بتوانند درک کنند و از آن استفاده کنند. هدف از همهی این تشریفات و این مسابقهها و این وقت گذرانیها و این تشویقها و این زحمتهایی که آقایان میکشند، هدف این است که ملت ما با قرآن آشنا بشوند. ما دوریم از قرآن، ما دوریم از قرآن. اگر یک ملتی با معرفت قرآنی آشنا بشود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد. حرکت برای او آسان خواهد شد. شما ملاحظه کنید، همین مقداری که ملت ما درهای قرآن را به روی خود باز کرد، که این به برکت انقلاب شد، ببینید چه تحولی در ملت ما به وجود آمد. ببینید چه عظمت و چه عزتی ملت ما پیدا کرد، به همین مقدار اندک حرکتی که به سمت قرآن کردیم. قرآن این جور است اگر حرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام بگیرد. آن وقت این ملت همان چیزی خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است. تاریخ را مسلمانها عوض کردند به برکت قرآن.
مواضع رهبر معظم انقلاب در مورد «مرگ بر آمريكا»/ مگر میشود «اعوذ بالله منالشيطان الرجيم» را حذف كرد؟ |
گروه سياسی: در واقع «مرگ بر امريكا»یى كه مردم ما مىگويند، مثل همان «اعوذ بالله من الشّيطان الرّجيم» است كه اول هر سوره قرآن قبل از «بسمالله الرحمنالرحيم» گفته مىشود. استعاذه به خدا از شيطان رجيم براى چيست؟ براى اين است كه انسان مؤمن يك لحظه حضور شيطان را فراموش نكند. به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن (ايكنا)، حضور رئيسجمهور ايران در شصتوچهارمين مجمع عمومی سازمان ملل متحد دارای ابعاد گوناگونی بود كه از جمله آنها تماس تلفنی باراك اوباما با حجتالاسلام روحانی در آستانه خروج هيئت ايرانی از نيويورك و مذاكره كوتاه وزرای امور خارجه ايران و آمريكا بود كه مدتها بر سر زبانها بود. رسانههای مختلف داخلی با هر سليقه و گرايشی سعی كردند با تهيه و ارائه گفتوگوها و يادداشتهای مختلف نظرات موافق و مخالف، تهديدها و فرصتهای ادامه اين مذاكرات را به نمايش بگذارند. سؤالها و بازخوردهای متنوعی از دل اين جريان برخاست كه شايد برجستهترين آنها موضوع حذف يكی از شعارهای انقلابی ملت ايران بود. سرنوشت شعار «مرگ بر آمريكا» كه حدود 35 سال است كه بر زبان اقشار مختلف مردم ايران جاری است، در حوزههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفت تا جايی كه حتی پيامكهای طنز آن نيز دست به دست میچرخيد. پس از اين پرسش مهم بود كه رسانهها تلاش كردند آن را با با صاحبنظران و كارشناسان سياسی كشور در ميان بگذارند كه حاصل آن ارائه ديدگاههای افراطی و گاه اعتدالی به اين موضوع بود. حذف شعار «مرگ بر آمريكا» همچون شعار «مرگ بر شوروی» پس از برقراری ارتباط ايران با شوروی سابق يكی از دلايل احتمال حدف شعار مورد نظر بود كه از سوی برخی مطرح شد. شرايط كنونی، مقتضيات زمان، نيازهای روز و تغييرات ظاهری در گفتار و كردار غرب از جمله مسائلی است كه در اين عرصه مورد توجه قرار گرفته است. بازنشر خاطرهای كوتاه و آغازی بر يك جريان موضعگيریها در قبال آينده «مرگ بر آمريكا» با طرح يك خاطره كوتاه به اوج خود رسيد. زمانی كه در پايگاه شخصی آيتالله هاشمی رفسنجانی مصاحبهای بازنشر شده بود و طی آن آيتالله هاشمی از ارسال نامهای به امام(ره) و درخواست برای حذف «مرگ بر آمريكا» خبر میداد؛ هر چند وی پس از چند روز اين اقدام مديران پايگاه را بجا ندانست و عنوان كرد «مسئول سايت بدون هماهنگی اقدام به انتشار آن [خاطره] در اين زمان كرد كه اقدامی نادرست بود» اما همين چند روز كافی بود كه موجی از انتقاد عليه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به راه بيفتد و اظهارات مختلفی مبنی بر واكنش امام(ره) در مورد نامه آن روزهای همراه ديرين امام و انقلاب مطرح شود. آنچه انتقادها عليه آيتالله را تشديد میكرد، عدم مخالفت امام خمينی(ره) با شعارهای كوبنده مردم در جماران در طی سالهای حياتشان بود، اما در پاسخ به اين موضوع آنچه مطرح میشود اين است كه اگر بنيانگذار كبير انقلاب در شرايط كنونی حضور داشتند، آيا با حذف چنين شعاری موافقت میكردند؟ پس از رحلت امام خمينی(ره) سكان هدايت انقلاب اسلامی به دست خلف صالح حضرت روحالله(ره) افتاد و حضرت امام خامنهای از همان ابتدا همچون ديدبانی بصير و تيزبين، ضمن شناخت فرصتهای پيش روی انقلاب اسلامی، تهديدها را نيز شناسايی و گوشزد میكردند. نويدها و هشدارهايی كه معظمله در طی سالهای زعامتشان عنوان كردند، نقشههای راهی برای مسئولان، مديران و اقشار مختلف مردم بوده است. با عنايت به زمانشناسی و هوشياری رهبر معظم انقلاب نسبت به وقايع داخلی و خارجی در مسير صيانت از اصل جمهوری اسلامی و حمايت مردم از اصل ولايت فقيه، ارتباط وثيقی بين امام و امت شكل گرفته و منجر میشود، اين دو عنصر اساسی جامعه اسلامی همسو با يكديگر گام بردارند. شجاعت ملت ايران در ابراز احساسات عليه آمريكا در مورد موضوع يكی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی، رهبر معظم انقلاب از آنجا كه خود يك انقلابی بوده و هستند، شجاعت ملت ايران را در بروز احساسات خود عليه شيطان بزرگ ستودهاند. همانطور كه در سال 81 در سخنانی اظهار كردند «ملت و دولت ايران شجاعانه و بدون هيچگونه هراس، احساسات خود را بر ضد آمريكا بيان میكند و شعار «مرگ بر آمريكا» را از شعارهای اصلی خود قرار داده است». حمايت رهبر معظم انقلاب از مردم حتی در دهه هفتاد كه قانونی موسوم به قانون «داماتو» در كنگره آمريكا مبنی بر قطع ارتباط نفتی و گازی شركتهای غيرآمريكايی با ايران تصويب شد، نيز وجود داشت؛ امام خامنهای با همان استواری هميشگی خود پس از اين مصوبه اظهار كردند «ايران اسلامی، همان كشوری است كه در مواجهه با تحريمها و محدوديتهای دوران جنگ، به ابتكار و استعداد جوانان مؤمن خود متكی بود كه در نتيجه آن، امروز برخی از پيچيدهترين ابزار جنگی در داخل كشور تهيه میشود و پيشرفتهای عظيم به دست آمده در اين زمينه، حتی به ذهن دشمنان ما نيز خطور نمیكند و امروز در مقابل اين اقدام خصمانه و صريح آمريكا، آحاد مردم ايران در هر نقطهای از كشور، فرياد مرگ بر آمريكا را از عمق جان و با اطمينان بيشتر سر میدهند».(ديدار جمع كثيری از كارگران و معلمان با رهبر معظم انقلاب 13 ارديبهشت 1374) بيانات معظمله در سال 74 و پس از اعمال شديدترين تحريمهای اقتصادی از سوی شيطان بزرگ نشان داد كه جمهوری اسلامی در سختترين شرايط نيز بر اصول خود پا میفشارد. مرگ بر امريكا را كسى به ملّت ايران ياد نداد هر چند «مرگ بر امريكا را كسى به ملّت ايران ياد نداد. از اعماق جان يكايك مردم برآمد كه مرگ بر امريكا». اين شعار نه تنها از سوی رهبر معظم انقلاب و توده مردم پس از اعمال تحريمها رنگ تازهای گرفت، بلكه برخی ديگر از مسئولان نيز هر يك به نوعی از شعار پرشور ملت ايران حمايت كردند. تيتر آن روزهای روزنامهها به نقل از نائبرئيس مجلس شورای اسلامی اين بود كه «شعار زيبای مرگ بر آمريكا در كشور ما وحدتآفرين شده است». جملهای كه حجتالاسلام والمسلمين حسن روحانی، رئيسجمهور فعلی و نماينده اسبق مجلس شورای اسلامی در جمع دانشجويان بسيجی مطرح كرده بود. با مقايسه شعار انقلابهای مطرح جهان در طول تاريخ میتوان نتيجه گرفت كه شعاری همچون «مرگ بر آمريكا» ساخته شور و شعور ملت بهپاخاسته ايران بود كه از ظلم و استبداد دستنشاندههای آمريكا به ستوه آمده بودند. شعار مرگ بر آمريكا از ايران تا سراسر جهان رهبر معظم انقلاب نيز شعار «مرگ بر آمريكا» را مخلوق ملت ايران دانسته و اظهار میكنند «اينى كه شما مىبينيد امروز در خيلى از كشورها صداى مرگ بر آمريكا بلند میشود، اين چيز جديدى است؛ اين مخلوق حركت ملت ايران است. چنين چيزى وجود نداشت. اينى كه شما مىبينيد امروز در همه دنيا، چه در كشورهاى اسلامى، چه حتّى در كشورهاى اروپایى، سياست آمريكایى منفورترينِ سياستها و سران كشور آمريكا منفورترينِ سياستمداران دنيا هستند، اين ناشى از اين حركت عظيم ملت ايران است» (ديدار مداحان اهل بيت 4 تيرماه 1387). ترويج شعارهای انقلاب اسلامی در سراسر جهان و بيداری ملتها بر اساس اين شعارها نشاندهنده حقانيت آنها و ناپسندی رفتارهای آمريكا عليه ساير كشورها و ملتهاست. «نتيجه اين رفتارها از سوى سياستمداران و سردمداران و زمامداران آمريكا اين شده است كه همين «مرگ بر آمريكا»ى شما، امروز از دل ملتهاى مسلمان - از ته دل - برمیخيزد. همه آنها همين را میگويند. يك روزى فقط ملت ايران بود كه بيدار شده بود و شعار «مرگ بر آمريكا» میداد؛ امروز در سرتاسر جهان - دنياى اسلام، حتى در ميان غيرمسلمين - هرجا اين رئيسجمهور نگونبخت آمريكا سفر میكند، شما ببينيد مردم چه تظاهراتى عليه او میكنند؛ پرچمشان را آتش میزنند؛ «مرگ بر آمريكا» میگويند؛ آدمك او را درست میكنند و آتش میزنند» (بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 22 اسفندماه 86). و همين امروز باعث شده كه «مرگ بر آمريكا ديگر جزو شعارهای اختصاصی ملت ايران نيست»، چرا كه «دولت آمريكا در هيچ كشورى، ميان هيچ ملتى، يك وجهه عمومى ندارد». دلايل دشمنی ايران با آمريكا دشمنی ملت ايران با دولتهای آمريكا و در كل سياستهای آمريكايی نه تنها در طول 35 سال پس از پيروزی انقلاب در دل مردم ايران بوده، بلكه پيش از انقلاب اسلامی نيز تا آمريكا و سلطهاش بوده، دل هر بيداردلی را میآزرده است. ذكر دخالتها، توطئهها، كودتاها و طرحهايی كه برای عقبنگاهداشتن ايران طی دهههای گذشته از سوی مقامات آمريكايی پياده شده، فهرست بلندبالايی را پيش رو قرار میدهد؛ بنابراين دشمنی و انزجار ملت ايران از ايالات متحده نمیتوان كينهای كوركورانه و از بر مبنای احساسات باشد. «يك دولتِ طرفدار ظلم، طرفدار جنگ، طرفدار انباشت تسليحات، طرفدار سلطه بر ملتها، طرفدار زورگوبى، دخالت در همه جا، يك چنين عنوانى [مرگ بر آمريكا] پيدا كرده» (بيانات در ديدار اساتيد دانشگاه 22 مرداد 91). «ما با همه بد نيستيم»؛ اينگونه نيست كه ايران پس از انقلاب اسلامی به يكباره ارتباط با كشورهای قدرتمند را قطع كند؛ هرچند شعار «نه شرقی، نه غربی» از ديگر شعارهای اساسی انقلاب اسلامی است، اما اين به معنای انزوای كامل ايران و جزيرهای شدن انقلاب نبوده و نيست؛ چه آنكه جمهوری اسلامی با تكيه بر اين شعار نشان داد كه میتواند و میشود با بهرهگيری از ظرفيتهای درونی خود قلههای پيشرفت را مورد هدف قرار داده و بر پای خود بايستد. اما ما «با امريكا بَديم؛ آن هم به اين دلايل: امريكا علاوه بر اينكه شانزده سال، عليه انقلاب اسلامى و پشتيبان رژيم گذشته بود، به بدترين شكل، نفوذ و دخالتِ يك دولت استكبارى در يك كشور را تجسّم داده بود و ضربهها همه از سوى او وارد مىشد. اينها همه، دليل كينهها و عقدههاى اين ملّت عليه امريكاست. اينها كه مقدّسات ما را به بازى گرفته بودند و علاوه بر همه ضربهها، بعد از انقلاب در مقابل نجابت اين ملّت و بزرگوارى و كرامت آن امام، با ملّت ايران و با انقلاب اسلامى و با جمهورى اسلامى، اينگونه رفتار كردند» (بيانات در ديدار جمعی از دانشآموزان و دانشجويان 11 آيان 73). همانها كه «در عراق مرتكب بزرگترين جنايات بشری میشوند .... كه اين جنايات در اثبات حقانيت مردم ايران برای انتخاب شعار «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسراييل» كافی است. (درس خارج فقه در مورد هتك حرمت عتبات عاليات در عراق 27 ارديبهشت 83) عواقب فراموش كردن شعار مرگ بر آمريكا بسياری از دشمنان انقلاب اسلامی و حتی كارشناسان مسائل سياسی در عرصه بينالملل معتقد بودند، انقلاب اسلامی نيز همچون ساير انقلابها شعارهای اساسی خود به مرور زمان به فراموشی خواهد سپرد و رنگ «مرگ بر آمريكا» از صفحه انقلاب ايران محو خواهد شد اما حضور ملت ايران در مراسمهايی همچون سالروز 22 بهمن و نمازهای جمعه در سراسر كشور همچنان اين شعارها را زنده و عميق ساخته است و نتيجه آن حفظ بيداری جامعه در برابر توطئهها عليه نظام جمهوری اسلامی بوده است. «اينكه مىبينيد ملت ما بعد از بيستوشش سال «مرگ بر امريكا» را فراموش نمىكند، بهخاطر اين است كه غفلت از توطئه استكبار جهانى همان، و اسير توطئه شدن همان». (ديدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان 24 اسفندماه 83) ملت ايران با اعتقاد عميق به اينكه آمريكا شيطان بزرگ است و ايجاد رابطه با دولتمردان و سردمداران اين كشور میتواند خطرات فراوانی برای اين ملت به همراه داشته باشد، بر اصول خود پایبند ماندهاند. همانطور كه در خطرات و لغزشگاهها به خداوند متعال استعاذه كرده و از شر شيطان رجيم به بارگاه حق تعالی پناه میبرند، امروز نيز «مرگ بر آمريكا» همچون قطعنامهای است كه بارها بيداری و هوشياری ايرانيان را نويد میدهد و حال مگر میشود از شر شيطانی كه قسم خورده آدم و آدميان را به گمراهی و جهالت بكشاند، دوری نجست. در واقع «مرگ بر امريكا»یى كه مردم ما مىگويند، مثل همان «اعوذ بالله من الشّيطان الرّجيم» است كه اول هر سوره قرآن قبل از «بسماللَه الرّحمن الرّحيم» گفته مىشود. استعاذه به خدا از شيطان رجيم براى چيست؟ براى اين است كه انسان مؤمن يك لحظه حضور شيطان را فراموش نكند؛ يك لحظه از ياد نبرد كه شيطان آماده حمله به او و انهدام حصار معنوى و ايمانىِ اوست. «مرگ بر امريكا» هم براى اين است كه ملت فراموش نكند سلطهگران جهانى منافع سرشارى كه در اين كشور داشتهاند و دست آنها كوتاه شده، از ياد نبردهاند. (ديدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان 24 اسفندماه 83) هر چند عدهای ممكن است اين شعار را برنتابند و مخالف سردادن اين شعار باشند اما «سىو چهار سال است كه هر سال در بيستودوم بهمن، در همه شهرهاى اين كشور، جمعيتهاى عظيم به دفاع از نظام جمهورى اسلامى بيرون مىآيند و «مرگ بر آمريكا» میگويند» (مراسم بيستوچهارمين سالروز رحلت حضرت امام خمينی(ره) 14 خرداد 1392). مرگ بر آمريكا حرف آخر است رهبر معظم انقلاب گاه پس از شعارهای مردمی آن را مورد تأييد صريح قرار دادهاند. در جايی كه مردم قم در سالروز 19 دی در سال 90 به ديدار معظمله شتافتند، پس از سردادن شعار «مرگ بر آمريكا» خطاب به آنها فرمودند «خب، شما ديگر حرف آخر را گفتيد! «مرگ بر آمريكا» همان حرف آخر است». ايشان نه تنها اين شعار را بارها به عنوان شعار اصلی ملت ايران تأييد كردهاند، در حذف آن نيز هشدارهايی دادهاند. آنجايی كه در فتنهگریهای سال 88 و پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری عدهای به دنبال ايجاد فضای غبارآلود در ايران بودند تا برخی ديگر اهداف آمريكايی خود را پياده كنند، خط خوردن «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل» را سوءاستفاده دشمن ناميدند و گفتند «من روز اول اين را پيغام دادم به همين حضراتى كه صحنهگردان اين قضايا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پيغام خصوصى دادم. من اگر يك وقتى توى نماز جمعه يك حرفى میزنم، اين ابتدا به ساكن نيست؛ حرف خصوصى، پيغام خصوصى، نصيحتِ لازم انجام میگيرد، وقتى انسان ناچار میشود، يك حرفى را مىآورد در علن بيان میكند. من پيغام دادم، گفتم اين را شما داريد شروع میكنيد، اما نمیتوانيد تا آخر كنترل كنيد؛ مىآيند ديگران سوءاستفاده میكنند. حالا ديديد آمدند سوءاستفاده كردند. «مرگ بر اسرائيل» را خط زدند! «مرگ بر آمريكا» را خط زدند! معناى اين كار چيست؟». جريانسازی در راستای تلاش برای حذف و يا زيرسؤال بردن شعار «مرگ بر آمريكا» و يا مخالفت با اين جريان مدتی در رسانههای مختلف ادامه داشت و اين روزها از تب و تاب اين جريان كاسته شده و شايد روزی كاملا به فراموشی سپرده شود اما گمان نمیشود كه شعار اعتقادی و ارزشی ملت ايران به فراموشی سپرده شود، چه اينكه جريانهای زيادی در طی سالهای گذشته بر اين امر اشاراتی داشتند اما صدايشان در بين فريادهای پرشور و شعور ملت ايران محو شده است. «حال عدّهاى در گوشه و كنار پيدا مىشوند و مورد سؤال قرار مىدهند كه «چرا؟» چرا شما اين «چرا» را به جايگاه خودش نمىبريد؟ چرا نمىپرسيد كه چرا رژيم امريكا با ملّت ايران، به جرم اينكه خواسته است مستقل باشد، اين همه كينهورزى و دشمنى كرد و باز هم مىكند؟ (بيانات در ديدار جمعی از دانشآموزان و دانشجويان 11 آيان 73) |
استفاده از این خبر ، با ذکر منبع بلامانع است. |