موضوعات مجله
خبرنامه
مطالب تصادفی
پیوندهای روزانه
به مجله ديني المصباح خوش آمديد
افتخارات وبلاگ
رتبه ششم جشنواره وبلاگ نويسي تبريز درسال1394
برگزيده جشنواره قراني بينات
وبلاگ برتر سال 1392 خراسان جنوبي
رتبه چهارم جشنواره وبلاگ نويسي اذربايجان سال 1391
و برگزيده جشنواره وبلاگ نويسي ديني خراسان در سال 1391
ومعلم نمونه سال 1401
بيانات مقام معظم رهبري در مورد قران:
قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته بشود، به قرآن عمل کند، معرفت قرآنی را به طور کامل به دست بیاورد. ما امروز در دنیای اسلام این را کم داریم. اسم اسلام همهجا هست، تفاخر به اسلام همه جا هست،ُ ادعای مسلمانی همه جا هست، آنچه ما به آن نیاز داریم، ان آمیخته شدن به معارف قرآن و به عمل قرآن است، که این مسلمانی واقعی است. ما میخواهیم که ملت ما قرآن را بتوانند درک کنند و از آن استفاده کنند. هدف از همهی این تشریفات و این مسابقهها و این وقت گذرانیها و این تشویقها و این زحمتهایی که آقایان میکشند، هدف این است که ملت ما با قرآن آشنا بشوند. ما دوریم از قرآن، ما دوریم از قرآن. اگر یک ملتی با معرفت قرآنی آشنا بشود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد. حرکت برای او آسان خواهد شد. شما ملاحظه کنید، همین مقداری که ملت ما درهای قرآن را به روی خود باز کرد، که این به برکت انقلاب شد، ببینید چه تحولی در ملت ما به وجود آمد. ببینید چه عظمت و چه عزتی ملت ما پیدا کرد، به همین مقدار اندک حرکتی که به سمت قرآن کردیم. قرآن این جور است اگر حرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام بگیرد. آن وقت این ملت همان چیزی خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است. تاریخ را مسلمانها عوض کردند به برکت قرآن.
بازدید : 449 |
تاریخ : یکشنبه 17 تیر 1403 زمان : 4:17 |
داستان نمازآخرین نماز و بهترین نمازگزاران
جنگ شدید شده بود و در بیابان، فقط صدای چكاچك شمشیرها و شیههی اسبها شنیده میشد. تعدادی از یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیده بودند و دیگران نیز در دفاع از آن حضرت، همچنان با تمام نیرو میجنگیدند.
خورشید حالا دیگر به نیمهی آسمان رسیده بود و گویی گرمتر از همیشه میتابید. یكی از یاران امام به نام «ابوثمامه» همین كه نگاهش به آسمان افتاد، با شتاب به نزد امام حسین(ع) رفت و گفت:
«یا اباعبدالله! به نظر میرسد كه وقت نماز فرا رسیده باشد. به خدا نخواهم گذاشت تو را بكشند؛ مگر آن كه قبل از آن، مرا كشته باشند. اما دوست دارم هنگامی كه خدا را ملاقات میكنم، نمازم را خوانده باشم.»
امام با شنیدن این سخن، سر به آسمان بلند كرد و با دیدن خورشید، لبخند زد و با خوشحالی فرمود: «خداوند تو را از نمازگزاران واقعی قرار دهد؛ چرا كه به یاد نماز افتادی. آری، درست میگویی! وقت نماز است.» و سپس در حالی كه به دشمن اشاره میكرد، رو به یاران خود ادامه داد: «از اینها بخواهید كه دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانیم.»
لحظاتی بعد، تمام افراد جبههی امام در حال نماز خواندن بودند؛ به جز «زهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله» كه جلو نمازگزاران ایستاده بودند تا تیر به امام و یارانش نخورد؛ زیرا با این كه آن حضرت از دشمن خواسته بود تا در این لحظات دست از جنگ بردارند، اما آنها همچنان به تیراندازی ادامه میدادند.
«سعید» سینه خود را سپر امام قرار داده بود كه اولین تیر به تنش اصابت كرد. به دنبال آن، تیر بعدی و سپس تیرهای پیدرپی دیگر به سوی او روانه شد.
دشمن میخواست با به شهادت رساندن «سعید» و «زهیر» هم از ادامهی نماز جلوگیری كند و هم امام و یارانش را مورد هدف قرار دهد. اما آن دو به سختی مقاومت میكردند.
در این میان، خون زیادی از زخمهای سعید جاری بود و او به شدت درد میكشید. در این حال، تنها صدای زمزمهی مناجات امام بود كه به او آرامش میداد. هر بار كه میخواست از پا بیفتد، با خود میگفت: «نه! نباید بگذارم دشمن شیرینی این آخرین نماز را از امام بگیرد. نه! هرگز نخواهم گذاشت دشمن موفق شود.»
و بار دیگر قد راست میكرد و در مقابل بارانی از تیر كه به سمتش میبارید، به نگهبانی ادامه میداد. امام و یارانش در حال گفتن «تشهد» و «سلام» بودند كه سعید ناگهان بر زمین غلتید و با صدایی كه رفته رفته دیگر ضعیف و ضعیفتر میشد، زمزمه كرد: «خدایا! از طرف من، پیامبرت را درود فرست و این درد زخمی را كه بر من رسیده است، به گوش ایشان برسان كه هدف من در این كار، یاری فرزند پیامبر تو بوده است.»
آن گاه رو به امام كرد و دید كه ایشان نماز را به پایان برده است. چشمانش از شادی برق زد، تبسمی كرد و گفت: «جان من فدای تو باد ای پسرِ پیامبر! آیا توانستم به عهد خود وفا كنم؟»
امام كه با سرعت خود را به بالای سر سعید رسانده بود، با لحنی مهربان و لبریز از رضایت فرمود: «آری سعید! تو در بهشت پیش روی من خواهی بود.»
سعید آخرین رمق نگاهش را به چشمان نازنین امام هدیه كرد و برای همیشه با آرامش پلك بر هم زد؛ در حالی كه لبخند رضایت بر لبانش و بیش از سیزده تیر بر سر و سینهاش بود. دروازههای بهشت برای نگهبان آخرین نماز و بهترین نمازگزاران، یك به یك گشوده میشد.
با تشکر ازhttp://www.3rdimam.net/newsite1/fa/nasim/nasim_s_11/ns_11_4.htm
برچسب ها :
داستان نماز ,
نویسنده :
علی ابادی |
نظرات (0)
بازدید : 439 |
تاریخ : یکشنبه 17 تیر 1403 زمان : 4:17 |
داستان نمازآخرین نماز و بهترین نمازگزاران
جنگ شدید شده بود و در بیابان، فقط صدای چكاچك شمشیرها و شیههی اسبها شنیده میشد. تعدادی از یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیده بودند و دیگران نیز در دفاع از آن حضرت، همچنان با تمام نیرو میجنگیدند.
خورشید حالا دیگر به نیمهی آسمان رسیده بود و گویی گرمتر از همیشه میتابید. یكی از یاران امام به نام «ابوثمامه» همین كه نگاهش به آسمان افتاد، با شتاب به نزد امام حسین(ع) رفت و گفت:
«یا اباعبدالله! به نظر میرسد كه وقت نماز فرا رسیده باشد. به خدا نخواهم گذاشت تو را بكشند؛ مگر آن كه قبل از آن، مرا كشته باشند. اما دوست دارم هنگامی كه خدا را ملاقات میكنم، نمازم را خوانده باشم.»
امام با شنیدن این سخن، سر به آسمان بلند كرد و با دیدن خورشید، لبخند زد و با خوشحالی فرمود: «خداوند تو را از نمازگزاران واقعی قرار دهد؛ چرا كه به یاد نماز افتادی. آری، درست میگویی! وقت نماز است.» و سپس در حالی كه به دشمن اشاره میكرد، رو به یاران خود ادامه داد: «از اینها بخواهید كه دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانیم.»
لحظاتی بعد، تمام افراد جبههی امام در حال نماز خواندن بودند؛ به جز «زهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله» كه جلو نمازگزاران ایستاده بودند تا تیر به امام و یارانش نخورد؛ زیرا با این كه آن حضرت از دشمن خواسته بود تا در این لحظات دست از جنگ بردارند، اما آنها همچنان به تیراندازی ادامه میدادند.
«سعید» سینه خود را سپر امام قرار داده بود كه اولین تیر به تنش اصابت كرد. به دنبال آن، تیر بعدی و سپس تیرهای پیدرپی دیگر به سوی او روانه شد.
دشمن میخواست با به شهادت رساندن «سعید» و «زهیر» هم از ادامهی نماز جلوگیری كند و هم امام و یارانش را مورد هدف قرار دهد. اما آن دو به سختی مقاومت میكردند.
در این میان، خون زیادی از زخمهای سعید جاری بود و او به شدت درد میكشید. در این حال، تنها صدای زمزمهی مناجات امام بود كه به او آرامش میداد. هر بار كه میخواست از پا بیفتد، با خود میگفت: «نه! نباید بگذارم دشمن شیرینی این آخرین نماز را از امام بگیرد. نه! هرگز نخواهم گذاشت دشمن موفق شود.»
و بار دیگر قد راست میكرد و در مقابل بارانی از تیر كه به سمتش میبارید، به نگهبانی ادامه میداد. امام و یارانش در حال گفتن «تشهد» و «سلام» بودند كه سعید ناگهان بر زمین غلتید و با صدایی كه رفته رفته دیگر ضعیف و ضعیفتر میشد، زمزمه كرد: «خدایا! از طرف من، پیامبرت را درود فرست و این درد زخمی را كه بر من رسیده است، به گوش ایشان برسان كه هدف من در این كار، یاری فرزند پیامبر تو بوده است.»
آن گاه رو به امام كرد و دید كه ایشان نماز را به پایان برده است. چشمانش از شادی برق زد، تبسمی كرد و گفت: «جان من فدای تو باد ای پسرِ پیامبر! آیا توانستم به عهد خود وفا كنم؟»
امام كه با سرعت خود را به بالای سر سعید رسانده بود، با لحنی مهربان و لبریز از رضایت فرمود: «آری سعید! تو در بهشت پیش روی من خواهی بود.»
سعید آخرین رمق نگاهش را به چشمان نازنین امام هدیه كرد و برای همیشه با آرامش پلك بر هم زد؛ در حالی كه لبخند رضایت بر لبانش و بیش از سیزده تیر بر سر و سینهاش بود. دروازههای بهشت برای نگهبان آخرین نماز و بهترین نمازگزاران، یك به یك گشوده میشد.
با تشکر ازhttp://www.3rdimam.net/newsite1/fa/nasim/nasim_s_11/ns_11_4.htm
برچسب ها :
داستان نماز ,
نویسنده :
علی ابادی |
نظرات (0)
بازدید : 344 |
تاریخ : یکشنبه 17 تیر 1403 زمان : 4:17 |
راه كارهای فراگیر شدن نماز | برای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، كارهای مختلف و متنوع باید انجام شود. یكی از مهمترین و محوریترین راههای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی این است كه فرهنگ نماز بر جامعه حاكم شود. امّا اینكه چگونه فرهنگ نماز را در جامعه حاكم سازیم، تا دیگر پدیدهای بنام نمازگریزی در جامعه نداشته باشیم، مستلزم تلاش هماهنگ كلیه نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و از همه مهمتر نهاد خانواده است كه هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی به نهادینه شدن نماز میتوانند كمك نمایند. روشهای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، همان شیوهها و روشهای تعلیم و تربیت اسلامی است كه میتواند با دادن بینش و جهانبینی توحیدی، انسان آگاه، مؤمن، متعادل و پایبند به نماز تربیت نماید. علاوه بر تعمیق و گسترش شناخت و باروهای دینی استفاده از شیوههای مناسب برای دعوت به نماز نیز در درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی مفید است. و حتی به تعبیر دقیقتر ـ امروزه بیش از آنكه نیازمند دانش باشیم، نیازمند روش و منش مناسب برای تربیت مذهبی و ترویج فرهنگ نماز در جامعه هستیم ـ طرّاحی روشهای نو، شیوههای جذاب، ساده و قابل انطباق با روحیه كودك و نوجوان ضرورت فرهنگسازی دینی و راه درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی است. راههای درمان آسیبهای اجتماعی نمازگریزی 1. به كارگیری روش محبت: از نیكوترین و اساسیترین روشهای تربیت دینی جامعه و عامل اساسی پیشگری و درمان آسیبهای اجتماعی نمازگریزی، بكارگیری روش محبّت است. با توجه به سرشت آدمی و تأثیرپذیری انسان از نرمی و دوستی و انزجار فطرت آدمی از تُندی و خشونتگرایی، نیكوترین راه و رسم تربیت مذهبی كودكان و نوجوانان و همچنان عامل مؤثر در درمان نمازگریزی آنان، بكارگیری روش محبت است. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ والاترین مربی بشر، مردمان را به محبت تربیت نموده و بیش از هر چیز از این روش بهره بُرد. از علی ـ علیه السّلام ـ روایت شده كه گفت از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره سُنّت آن حضرت پرسیدم، فرمود: و الحُبُّ اساسی[1] یعنی محبت بنیاد و اساس (روش و سنت) من است. محبت هم در مورد كودكان و هم در مورد جوانان و نوجوانان میتواند از بسیاری رفتارهای نامطلوب از جمله نمازگریزی جلوگیری نماید لذا رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره محبت به كودكان فرمود: كودكان خود را دوست بدارید و به آنان مهر ورزید»[2] 2. استفاده از روش الگویی: به دلیل نیاز فطری آدمی به الگو و همانندسازی؛ در درمان نمازگریزی لازم است الگوهای والا از نمازگزاران واقعی به افراد جامعه معرفی شوند تا جوانان و نوجوانان با بینش روشن به الگوگیری از آنها بپردازند. البتّه روش الگویی نه تنها در تربیت مذهبی و درمان نمازگریزی بلكه در تمامی رفتارهای انسان، كاربُرد دارد، افرادی كه علاقه به نماز ندارند و یا نمازگریز هستند نیز بخاطر وجود نداشتن الگوهای مناسب و عدم اهتمام والدین به این موضوع، با افراد بینماز و نمازگریز همانند سازی نموده و آنها را الگوی شخصیتی خویش قرار دادهاند، بنابراین والدین و مربیان باید از نخستین دوران كودكی، هم خود به عنوان الگوی مناسب برای كودكان بوده و هم افراد دیگری را كه اهل نماز هستند به عنوان الگو معرفی نمایند، و بالطبع كودكان هرچه از الگوهای مناسبتر و والاتری بهرهمند شوند، كمتر دچار آسیب نمازگریزی میشوند، از سوی دیگر افرادی را كه به عللی به آسیب نمازگریزی عادت كردهاند، میتوان با ارایه الگوهای مناسب، درمان و اصطلاح كرد.[3] 3. روش تذكر: یكی دیگر از روشهای درمان نمازگریزی در جامعه به كارگیری روش تذكر و یادآوری است. چه بسا افرادی كه علاقه به نماز ندارند بخاطر اینكه به اهمیت و جایگاه نماز پی نبردهاند، اگر به این افراد یادآوری شود كه نماز كلید بهشت است[4] و به منزله پرچم و آرم و نشانه اسلام است،[5] ممكن است به نماز علاقمند شوند. همچنان اگر پیامدهای منفی نمازگریزی هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی و نیز پیامدهای دنیوی و اخروی آن بیان گردد، ممكن است عدهای متنبّه شوند و همچنان بیان عاقبت افرادی كه اهل نماز نبودهاند، میتواند در علاقمندی افراد به نماز مؤثر باشد.[6] 4. نقل یا نمایش قصهها و خاطرههای زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز: بدون شك بیان قصههای لطیف و خاطرههای زیبا و فراموش نشدنی درباره نماز و اهمیت آن در زندگی و استفاده بهینه از هنر نمایش در به تصویر كشیدن نگرش و رفتار پیشوایان، رهبران و الگوهای محبوب در ارتباط با نماز، میتواند تأثیرات بسیار مؤثر در درمان نمازگریزی در بین همه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان داشته باشد. در تهیه، تولید و پخش اینگونه برنامهها صدا و سیما نقش اصلی را میتواند ایفا نماید و نكتهای كه در ارایه اینگونه برنامهها باید رعایت شود توجه به ویژگیهای سنّی، ذهنی و شرایط فرهنگی ـ اجتماعی مخاطبان است. 5. احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانهها: مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطرههای زیبا و بیاد ماندنی را برای همه به ویژه كودكان و نوجوانان تداعی كند. لذا باید تدابیری اتخاذ شود كه كودكان و نوجوانان، مسجد را محل آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بدانند تا با انگیزه و علاقه مندی بیشتر به آن روی آروند. 6. عامل دیگری كه میتواند افراد جامعه را به نماز علاقمند كند و از آسیب نمازگریزی جلوگیری نماید، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری امام جماعت مساجد و مدارس است. خلق و خوی نیكوی امام مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگذاران فوقالعاده مؤثر است، اگر رفتار مناسب و حاكی از احترام مشاهده نمایند، به نماز علاقمند میشوند. 7. بیان رمز و راز نماز و آثار اسلام در دستورهای عبادی خود كه اصولاً بر «تعبّد» و «تسلیم» مبتنی است به عنصر دانش و بینش و بصیرت اهتمام میورزد. مسلمانی كه وظیفه دارد در هر شبانه روز پنج بار، عبادت بزرگی همچون نماز را به جا آورد، باید رمز و راز آن را بداند. پرسشی كه برای بسیاری از مردم و به ویژه جوانان و نوجوانان ما مطرح میشود این است كه «چرا باید نماز بخوانیم؟» قرآن كریم به این پرسش با عباراتی كوتاه امّا پر محتوا، پاسخهای گوناگونی داده است. در جایی میفرماید: «و أقم الصلوه لذكری»[7] «نماز را برای آن كه به یاد من باشی بپا دار». نماز ذكر و یاد خداست، باید آثار سازنده ذكر خدا و عواقب رویگردانی از آن را برای جوانان روشن سازیم. اگر درباره یاد خداوند تنها این آیه وجود داشت كه میفرماید: فاذكرونی أذكركم[8] «پس مرا یاد كنید تا شما را یاد نمایم». كافی بود تا جان مشتاقان بسوزد، امّا ما كه استعداد این شوق را نداریم چه بسا بتوانیم با آیات دیگری از قرآن مجید آثار ارزنده ذكر و یاد خدا را تصور كنیم. هر انسانی آرامش و سكون را دوست میدارد و از اضطراب و دغدغه و نگرانی بیزار است; قرآن میفرماید: ذكر خدا مایه آرامش دلهاست، ألا بذكر الله تطمئن القلوب[9] هر انسانی وسعت زندگی و روانی آن را دوست دارد و از فشار و سختی رویگردان است. قرآن میفرماید: محصول رویگردانی از یاد خدا، زندگی همراه با فشار و سختی و نابینایی و بیبصیرتی در دنیا و آخرت و همنشینی با شیطان است. و من أعرض عن ذكری فأن له معیشه ضنكا و نحشره یوم القیامه أعمی[10] و من یعش عن ذكر الرحمان نُقَیِّض له شیطانا فهوله قرین[11] پس اولین آموزش قرآن به ما درباره نماز این است كه نماز ذكر و یاد خداست، ذكری كه این همه آثار و فواید سازنده را در پی دارد. حال اگر كسانی از درك لذّت یاد خدا و لذّت این كه خدا به یاد ذاكران و نمازگزاران است عاجزند; میتوانیم آثار سازنده و ملموستر نماز را برای آنان تشریح كنیم تا به این فریضه الهی جذب شوند. همه ما دارای بدی هایی در عرصه فكر و عمل و رفتار هستیم و دوست داریم آنها را از وجود خود بزداییم و از كارنامه مان محو نماییم. نماز آن حسنه ایست كه بدیها را میزداید و وجود انسان را از كاستی میرهاند. و أقم الصّلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیّئات ذلك ذكری للذاكرین [12] بر پایه حدیثی از امیر المؤمنین (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه امید بخشترین آیههای كتاب آسمانی است [13] هر چند فهم این آموزش قرآنی نیز به مختصر بیداری و هوشیاری نیاز دارد; كه: ذلك ذكری للذاكرین. اگر خدای ناكرده قدری خودبین باشیم و بدیها و نقایص خود را انكار كنیم دست كم باید اعتراف نماییم كه چون انسانیم در معرض آلوده شدن به بدیها و پلیدیها هستیم. آیا در مقابل خطر آلودگی به پاد زهری كه سلامتی ما را تضمین كند، نیاز نداریم؟ قرآن میفرماید: آن پاد زهر همانا نماز است. ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر[14] بشارت به بهشت برین و نعمتهای والایی كه در سرای دیگر نصیب نماز گزاران میشود، زمینه مناسبی است تا شوق و رغبت به نماز فزونی یابد. الذین هم علی صلاتهم دائمون... اولئك فی جنات مكرمون[15] بسیاری به بهشت راه مییابند امّا نماز گزاران در بهشت عزیز و محترمند. [1] . عیّاض، ابوالفضل، الشفأ بتعریف حقوق المصطفی، دارالكتب العربی، بیروت، ج 1، ص 187. [2] . فیض كاشانی، محجه البیضاء، ج 2، ص 237. [3] . علی اكبر سیف. تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، 1379، فصل 16. [4] . نهجالفصاحه، جمله 1588. [5] . ابن حنبل، كنزالعمال، ج 7، ص 279. [6] . دكتر علی اكبر سیف، تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، 1378، فصل 7 و 8. [7]. طه (20)/ 14. [8]. بقره (2)/ 152. [9]. رعد (13)/ 28. [10]. طه (20)/ 124. [11]. زخرف (43)/ 36. [12]. هود (11)/ 114. [13]. طبرسی، فضل بن حسن:«مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، ج 5، ص 201. [14]. عنكبوت (29)/ 45. [15]. معارج (70)/ 23 و 35.
| حسن منتظری- مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه |
|
برچسب ها :
راه كارهای فراگیر شدن نماز ,
نویسنده :
علی ابادی |
نظرات (0)
بازدید : 374 |
تاریخ : یکشنبه 17 تیر 1403 زمان : 4:17 |
راه كارهای فراگیر شدن نماز | برای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، كارهای مختلف و متنوع باید انجام شود. یكی از مهمترین و محوریترین راههای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی این است كه فرهنگ نماز بر جامعه حاكم شود. امّا اینكه چگونه فرهنگ نماز را در جامعه حاكم سازیم، تا دیگر پدیدهای بنام نمازگریزی در جامعه نداشته باشیم، مستلزم تلاش هماهنگ كلیه نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و از همه مهمتر نهاد خانواده است كه هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی به نهادینه شدن نماز میتوانند كمك نمایند. روشهای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، همان شیوهها و روشهای تعلیم و تربیت اسلامی است كه میتواند با دادن بینش و جهانبینی توحیدی، انسان آگاه، مؤمن، متعادل و پایبند به نماز تربیت نماید. علاوه بر تعمیق و گسترش شناخت و باروهای دینی استفاده از شیوههای مناسب برای دعوت به نماز نیز در درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی مفید است. و حتی به تعبیر دقیقتر ـ امروزه بیش از آنكه نیازمند دانش باشیم، نیازمند روش و منش مناسب برای تربیت مذهبی و ترویج فرهنگ نماز در جامعه هستیم ـ طرّاحی روشهای نو، شیوههای جذاب، ساده و قابل انطباق با روحیه كودك و نوجوان ضرورت فرهنگسازی دینی و راه درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی است. راههای درمان آسیبهای اجتماعی نمازگریزی 1. به كارگیری روش محبت: از نیكوترین و اساسیترین روشهای تربیت دینی جامعه و عامل اساسی پیشگری و درمان آسیبهای اجتماعی نمازگریزی، بكارگیری روش محبّت است. با توجه به سرشت آدمی و تأثیرپذیری انسان از نرمی و دوستی و انزجار فطرت آدمی از تُندی و خشونتگرایی، نیكوترین راه و رسم تربیت مذهبی كودكان و نوجوانان و همچنان عامل مؤثر در درمان نمازگریزی آنان، بكارگیری روش محبت است. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ والاترین مربی بشر، مردمان را به محبت تربیت نموده و بیش از هر چیز از این روش بهره بُرد. از علی ـ علیه السّلام ـ روایت شده كه گفت از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره سُنّت آن حضرت پرسیدم، فرمود: و الحُبُّ اساسی[1] یعنی محبت بنیاد و اساس (روش و سنت) من است. محبت هم در مورد كودكان و هم در مورد جوانان و نوجوانان میتواند از بسیاری رفتارهای نامطلوب از جمله نمازگریزی جلوگیری نماید لذا رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره محبت به كودكان فرمود: كودكان خود را دوست بدارید و به آنان مهر ورزید»[2] 2. استفاده از روش الگویی: به دلیل نیاز فطری آدمی به الگو و همانندسازی؛ در درمان نمازگریزی لازم است الگوهای والا از نمازگزاران واقعی به افراد جامعه معرفی شوند تا جوانان و نوجوانان با بینش روشن به الگوگیری از آنها بپردازند. البتّه روش الگویی نه تنها در تربیت مذهبی و درمان نمازگریزی بلكه در تمامی رفتارهای انسان، كاربُرد دارد، افرادی كه علاقه به نماز ندارند و یا نمازگریز هستند نیز بخاطر وجود نداشتن الگوهای مناسب و عدم اهتمام والدین به این موضوع، با افراد بینماز و نمازگریز همانند سازی نموده و آنها را الگوی شخصیتی خویش قرار دادهاند، بنابراین والدین و مربیان باید از نخستین دوران كودكی، هم خود به عنوان الگوی مناسب برای كودكان بوده و هم افراد دیگری را كه اهل نماز هستند به عنوان الگو معرفی نمایند، و بالطبع كودكان هرچه از الگوهای مناسبتر و والاتری بهرهمند شوند، كمتر دچار آسیب نمازگریزی میشوند، از سوی دیگر افرادی را كه به عللی به آسیب نمازگریزی عادت كردهاند، میتوان با ارایه الگوهای مناسب، درمان و اصطلاح كرد.[3] 3. روش تذكر: یكی دیگر از روشهای درمان نمازگریزی در جامعه به كارگیری روش تذكر و یادآوری است. چه بسا افرادی كه علاقه به نماز ندارند بخاطر اینكه به اهمیت و جایگاه نماز پی نبردهاند، اگر به این افراد یادآوری شود كه نماز كلید بهشت است[4] و به منزله پرچم و آرم و نشانه اسلام است،[5] ممكن است به نماز علاقمند شوند. همچنان اگر پیامدهای منفی نمازگریزی هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی و نیز پیامدهای دنیوی و اخروی آن بیان گردد، ممكن است عدهای متنبّه شوند و همچنان بیان عاقبت افرادی كه اهل نماز نبودهاند، میتواند در علاقمندی افراد به نماز مؤثر باشد.[6] 4. نقل یا نمایش قصهها و خاطرههای زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز: بدون شك بیان قصههای لطیف و خاطرههای زیبا و فراموش نشدنی درباره نماز و اهمیت آن در زندگی و استفاده بهینه از هنر نمایش در به تصویر كشیدن نگرش و رفتار پیشوایان، رهبران و الگوهای محبوب در ارتباط با نماز، میتواند تأثیرات بسیار مؤثر در درمان نمازگریزی در بین همه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان داشته باشد. در تهیه، تولید و پخش اینگونه برنامهها صدا و سیما نقش اصلی را میتواند ایفا نماید و نكتهای كه در ارایه اینگونه برنامهها باید رعایت شود توجه به ویژگیهای سنّی، ذهنی و شرایط فرهنگی ـ اجتماعی مخاطبان است. 5. احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانهها: مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطرههای زیبا و بیاد ماندنی را برای همه به ویژه كودكان و نوجوانان تداعی كند. لذا باید تدابیری اتخاذ شود كه كودكان و نوجوانان، مسجد را محل آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بدانند تا با انگیزه و علاقه مندی بیشتر به آن روی آروند. 6. عامل دیگری كه میتواند افراد جامعه را به نماز علاقمند كند و از آسیب نمازگریزی جلوگیری نماید، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری امام جماعت مساجد و مدارس است. خلق و خوی نیكوی امام مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگذاران فوقالعاده مؤثر است، اگر رفتار مناسب و حاكی از احترام مشاهده نمایند، به نماز علاقمند میشوند. 7. بیان رمز و راز نماز و آثار اسلام در دستورهای عبادی خود كه اصولاً بر «تعبّد» و «تسلیم» مبتنی است به عنصر دانش و بینش و بصیرت اهتمام میورزد. مسلمانی كه وظیفه دارد در هر شبانه روز پنج بار، عبادت بزرگی همچون نماز را به جا آورد، باید رمز و راز آن را بداند. پرسشی كه برای بسیاری از مردم و به ویژه جوانان و نوجوانان ما مطرح میشود این است كه «چرا باید نماز بخوانیم؟» قرآن كریم به این پرسش با عباراتی كوتاه امّا پر محتوا، پاسخهای گوناگونی داده است. در جایی میفرماید: «و أقم الصلوه لذكری»[7] «نماز را برای آن كه به یاد من باشی بپا دار». نماز ذكر و یاد خداست، باید آثار سازنده ذكر خدا و عواقب رویگردانی از آن را برای جوانان روشن سازیم. اگر درباره یاد خداوند تنها این آیه وجود داشت كه میفرماید: فاذكرونی أذكركم[8] «پس مرا یاد كنید تا شما را یاد نمایم». كافی بود تا جان مشتاقان بسوزد، امّا ما كه استعداد این شوق را نداریم چه بسا بتوانیم با آیات دیگری از قرآن مجید آثار ارزنده ذكر و یاد خدا را تصور كنیم. هر انسانی آرامش و سكون را دوست میدارد و از اضطراب و دغدغه و نگرانی بیزار است; قرآن میفرماید: ذكر خدا مایه آرامش دلهاست، ألا بذكر الله تطمئن القلوب[9] هر انسانی وسعت زندگی و روانی آن را دوست دارد و از فشار و سختی رویگردان است. قرآن میفرماید: محصول رویگردانی از یاد خدا، زندگی همراه با فشار و سختی و نابینایی و بیبصیرتی در دنیا و آخرت و همنشینی با شیطان است. و من أعرض عن ذكری فأن له معیشه ضنكا و نحشره یوم القیامه أعمی[10] و من یعش عن ذكر الرحمان نُقَیِّض له شیطانا فهوله قرین[11] پس اولین آموزش قرآن به ما درباره نماز این است كه نماز ذكر و یاد خداست، ذكری كه این همه آثار و فواید سازنده را در پی دارد. حال اگر كسانی از درك لذّت یاد خدا و لذّت این كه خدا به یاد ذاكران و نمازگزاران است عاجزند; میتوانیم آثار سازنده و ملموستر نماز را برای آنان تشریح كنیم تا به این فریضه الهی جذب شوند. همه ما دارای بدی هایی در عرصه فكر و عمل و رفتار هستیم و دوست داریم آنها را از وجود خود بزداییم و از كارنامه مان محو نماییم. نماز آن حسنه ایست كه بدیها را میزداید و وجود انسان را از كاستی میرهاند. و أقم الصّلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیّئات ذلك ذكری للذاكرین [12] بر پایه حدیثی از امیر المؤمنین (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه امید بخشترین آیههای كتاب آسمانی است [13] هر چند فهم این آموزش قرآنی نیز به مختصر بیداری و هوشیاری نیاز دارد; كه: ذلك ذكری للذاكرین. اگر خدای ناكرده قدری خودبین باشیم و بدیها و نقایص خود را انكار كنیم دست كم باید اعتراف نماییم كه چون انسانیم در معرض آلوده شدن به بدیها و پلیدیها هستیم. آیا در مقابل خطر آلودگی به پاد زهری كه سلامتی ما را تضمین كند، نیاز نداریم؟ قرآن میفرماید: آن پاد زهر همانا نماز است. ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر[14] بشارت به بهشت برین و نعمتهای والایی كه در سرای دیگر نصیب نماز گزاران میشود، زمینه مناسبی است تا شوق و رغبت به نماز فزونی یابد. الذین هم علی صلاتهم دائمون... اولئك فی جنات مكرمون[15] بسیاری به بهشت راه مییابند امّا نماز گزاران در بهشت عزیز و محترمند. [1] . عیّاض، ابوالفضل، الشفأ بتعریف حقوق المصطفی، دارالكتب العربی، بیروت، ج 1، ص 187. [2] . فیض كاشانی، محجه البیضاء، ج 2، ص 237. [3] . علی اكبر سیف. تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، 1379، فصل 16. [4] . نهجالفصاحه، جمله 1588. [5] . ابن حنبل، كنزالعمال، ج 7، ص 279. [6] . دكتر علی اكبر سیف، تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، 1378، فصل 7 و 8. [7]. طه (20)/ 14. [8]. بقره (2)/ 152. [9]. رعد (13)/ 28. [10]. طه (20)/ 124. [11]. زخرف (43)/ 36. [12]. هود (11)/ 114. [13]. طبرسی، فضل بن حسن:«مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، ج 5، ص 201. [14]. عنكبوت (29)/ 45. [15]. معارج (70)/ 23 و 35.
| حسن منتظری- مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه |
|
برچسب ها :
راه كارهای فراگیر شدن نماز ,
نویسنده :
علی ابادی |
نظرات (0)
المصباح
دلنوشته های دوستان
اطلاعات
کپی مطالب این سایت فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.